atraatra، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

آترا وآترینا تمام هستی من

تک ستاره ی من..آترا جونم

نفس مامان اینقدر این روزها شیرین عسل شدی که نمیدونم از چی واست بگم ماشاله واسه خودت خانمی شدی مامان هر موقع بهت میگه دخترم دیگه بزرگ شده خانم شده بهت بر میخوره میگی نه آترا شدم قلبمی همه هستیم تویی ((البته بابا هم عشقمه)) اینجا هم تو بغل فرید ((پسر عمه ی مامانی))بودی خونه ی عمه شهلا ...
21 تير 1392

عکس دخملی من

سلام نفسم میخوام واست چند تا از عکسات و بذارم وقتی مامان بهت میگه آترا بیا رژ بزن اینقدر خوشحال میشی که نگو البته مامان هیچی رو جلو دستت نمیذاره اما اون شب مامان یه کوچولو ناراحت بود به همین دلیل خودشو با لوازم آرایش سرگرم کرد که آترا خانم ما هم از خدا خواسته از این موقعیت خوب استفاده کرد دوست دارم عشق من ......     ...
21 تير 1392

دوست دارم بی نهایت...

دختر گلم ...نفس مامان و بابا دوست داریم زیاد به قول خودت بزررررررگ..الان که دارم واست مینویسم مثل یک فرشته ی ناز لالا کردی بابا هم پیشت نشسته وقتی میخوابی دلم واست یه ذره میشه خیلییییی دوست دارم.. یادم میاد وقتی که تازه متولد شدی یه دخمل خوشمزه با چشمای باز و خوشگل  به همین زودی دو سال و هشت ماه شدی به امیدخدا که همیشه سالم باشی و در همه ی مراحل زندگیت موفق باشی گلم..دوستت دارم بی نهایت!!!!
12 تير 1392

فرشته ی ناز من...

هر روز خدای بزرگ و مهربون و به خاطر دادن چنین فرشته ی شکر میکنم ..هر روز که میگذره و من وبابا شاهد بزرگ شدنت هستیم  هر روز حرفای زیبا تری میزنی هزار ماشاله.... دیگه بیشتر شعر ها رو میخونی برامون با همه مهربونی حرف مامان و گوش میدی تو خونه کارهای که مربوط به خودته رو تا جایی که بتونی انجام میدی البته مامان ازت میخواد یک ماه و نیمی هم هست که از مامای گرفتمت اگه جایی بریم که نیاز باشه پوشکت کنم اون هم خودت میگی که جیش داری...خدا جون ممنونم ازت.... چند تا از عکس هات تو گوشی مامان بود موقعی که با پوشک هات خداحافظی کردی دختر گل من...   ...
10 فروردين 1392