عکس
بدون عنوان
اترا و ماست
عسلم اینجا تو آشپزخونه بودی و در حال خوردن ماست بودی ...
نویسنده :
مامانی
12:32
پایان یازده ماهگی
عشق من به سلامتی یازده ماهت هم به پایان رسید امیدوارم که در همه ی مراحل زندگیت موفق و سلامت باشی فدات بشیم من و بابا ...
نویسنده :
مامانی
20:05
دلتنگی مامانی
سلام همه ی زندگیم....... امروز جمعه ١٨/٦/١٣٩٠ مامان یه کم بیحوصله شده یه کوچولو دلم گرفته بود معمولا روزهای جمعه همین جور اصلا حال و حوصله ندارم با اینکه الان دارم واست مینویسم و دیگه جمعه هم تمام شده اما دلتنگی مامانی تموم نشده کاشکی تو الان بزرگ بودی و باهات حرف میزدم و آروم میشدم بابا هم رفته بود خونه ی دایی محمود اون هم حالش خوب نبود بابا رفته بود عیادتش.من تو با هم تنها بودیم با اینکه بی حال بودم اما تو به من آرامش میدی بگذریم ببخشید کوچولو ناراحتت کردم دوست دارم ...
نویسنده :
مامانی
1:17
شعر
خرگوش من چه نازه گوشاش چه قدر درازه هر چند سفید و نرمه مثل بخاری گرمه میدوه مثل آهو میخوره برگ کاهو چون که گوشش درازه خیلی به خودش مینازه ...
نویسنده :
مامانی
1:46